زیارتگاهی در تبریز به نام زیارتگاه حمال ...
حمال که بود ؟؟؟!!!
در خیابان شمس تبریزی زیارتگاهی است که به قبر حمال معروفه
فرد بیسوادی در تبریز زندگی میکرد و تمام عمر خود در بازار به حمالی و بارکشی میگذراند .
تا از این راه رزوروزی حلال به دست آورد .
یک روز که :
مثل همیشه در کوچه پس کوچه های شلوغ بازار مشغول حمل بار بود برای آن که نفس تازه کند .
بارش را روی زمین گذاشت و کمر راست میکند .
صدائی توجهش را جلب میکند و میبیند که :
بچه ای روی پشت بام مشغولبازی است و مادرش مدام بچه را دعوا میکند که ورجه ورجه نکن میافتی ...
در همان لحظه :
بچه به لبه بام نزدیک میشود و ناغافل پایش سر میخورد و به پائین پرت میشود .
و مردم خیره میمانند !
حمال پیر فریاد میززند نگهش دار کودک میان آسمان و زمین معلق میماند .
پیرمرد نزدیک میشود و به آرامی او را میگیرد و به مادرش تحویل میدهد .
جمعیتی که ناظر بودند همه دور او جمع میشوند و هر کس از او سوالی میکند .
یکی میگوید :
تو امام زمانی و دیگری گفت حضرت خضر است که میگویند جادوگری بلد است .
سحر کرده است .
حمال دوباره به سختی بارش را بر دوش میگذارد و خطاب به همه کسانی که هاج و واج مانده بودند
و هر یک واقعه را به گونه ای تفسیر میکردند به آرامی و خونسردی میگوید ":
خیر
من نه امام زمانم و نه خضر و نه جادوگر ونه ...
من همان حمالی هستم که پنجاه شصت سال است در این بازار کار میکنم .
همه من را میشناسند .
من کار خارق العاده ای نکردم بلکه ماجرا این است که :
یک عمر هرچه خدا فرمودند من اطاعت کردم یکبار من از خدا خواستم تا او اجابت کرد .
اما مردم این واقعه را بر سر زبانها انداختند و این حمال تا به امروز جاودانه شد و قبرش زیارتگاه مردم تبریز شد .