اویتا پرن معروف به اوا پرون
زن زیبا بود در این زمونه بلا .......زنانی در طول تاریخ جهان بودند که بیشترشان نقش نابود کننده داشتند مثل خرم سلطان که یک عثمانی را به باد داد .......و برعکس زنانی هم بودند که در تاریخ نقش پیشرفت در زندگی همسرانشان داشتند ... مثل اوا پرن که یک هنرپیشه بود و شوهرش را از درجه سرهنگی به ریاست جمهوری رساند .....بخوانید شنیدنی است
اوا پرن که بود
اوا پرن زنی که در زمان حیاتش به ستاره ای درخشان تبدیل شده بود . و وقتی هم که مرد به یک الهه
اوا پرن دختری بود از یک محله ی فقیر نشین و توانست در کشوری که حقی برای زنها قائل نمی شدند .
با استفاده از صلاح زیبائیش مردان با نفوذ را اغفال میکرد . در آغاز بیست سالگی اش ستاره ی سینما شده بود .
و هر جا که میرفت توجه همگان را به خود جلب میکرد . اما او به دنبال چیز دیگری بود قدرت....
و تنها قدرت را در معشوقه اش دومینیگو پرون میدید پرون سرهنگ ارتش بود و تشنه ی قدرت
اوا در سال 1943 معشوقه ی خوآن پرون شد و یک سال بعد با او ازدواج کرد .
پرون در سال 1945به جرم تحریک عمومی به زندان افتاد . یک سال بعد به عنوان رئیس جمهوری انتخاب شده بود .
همه می دانستند که او به خاطر اوا برنده ی انتخابات شده بود و همینطور هم بود .
وقتی به قدرت رسید هر کدام از آنها نقشی به عهده گرفتند .
پرون نقش مردی پر قدرت تبدیل شد و اوا در نقش کسی که احساسات مردم را هدف قرار داد
شوهرش حس ملی گرایانه ی مردم را نشانه گرفت و سیاست موسیلینی مدرن را قرار داده بود .
اوا در آغاز بازیگریشش شخصیت اصلی سریالهای دنباله دار را بازی می کرد .ح
حالا هم تمام مهارتهایش را که در بازی فیلمهای احساسی کسب کرده بود به کار میگرفت که قلب جمعیت را بدست آورد .
پرون در سال 1948 به عنوان نماینده اش او را به اروپا فرستاد تا از آنها وام بگیرد آخه اوضاع اقتصادی آرژانتین خراب بود
و پرون امیدوار بود اوا با استفاده از شخصیت گیرا و جذابش بتواند دل اروپائیها را بروباید . همینطور هم شد
سفرش موفقیت آمیز بود و توانست از اروپائیها وام بگیرد .
حتی او وقتی با لباس ساده ی مشگی به واتیکان رفت پاپ هم تحت تاثیر قرار داد .
وقتی اوا به خانه بازگشت بوئنوس آیرس از شادی در حال انفجار بود .
پرون بالاترین مدال افتخار آرژانتین را به او اهدا کرد و از او قدردانی کرد .
این کار هم نمایش دیگری بود که توجه ها را از مشت آهنی او منحرف کند مشتی که همه ی آزادیها را خرد کرد .
پرون به کمک اوا در یک انتخابات دمکراتیک برای بار دوم به ریاست جمهوری انتخاب شد .
اما نشانه های آزار دهنده ای وجود داشت که حکومت او با سرعت به سمت دیکتاتوری در حرکت است .
سرنوشت یک کشور در دستهای یک مرد و همسرش رقم خورده بود .
زمانی که اوا بعد از چندین هفته در انزار عمومی ظاهر شد گفتند او سرما خورده است .اما این هشداری بود برای خبرهای بعدی
او بر اثر سرطان در حال مرگ بود . خاکسپاری او بزرگترین مراسم سوگواری عمومی بود که تا آن زمان آرژانتین به خود دیده بود .
1952 بود و مردم داشتند اوا را به خاک می سپردند او یک الهه شده بود و جلودار عزاداران کسی نبود به جز رئیس جمهور شوهرش
در روز خاکسپاری صدها هزار عزادار بر تابوتش گل میریختند . اشگ از چشمان شهر روان بود .
سال 1952 او تنها 32 سال عمر کرده بود هنوز جوان بود و تاریخ نمی توانست در باره اش قضاوت کند .
اما 25 سال بعد در انگلستان تئاتری موزیکال از او زنی تصویر شد که بیرحم بود و احساسات دیگران را به نفع خود هدایت میکرد .
آیا این چنین بود ؟ اما در این روز ... روزی که آرژانتین با او وداع گفت کشور در غم از دست دادنش فلج شده بود .
چندین روز و شب عزاداران دسته به دسته به دیدن بدن بی جان او می رفتند فقیر و ثروتمند / عادی و مشهور / سه سال بعد زمانی که از یاد بود
رسمی اش پرده برداری شد ....کودکی از محله ی فقیر نشین / بازیگر زنی که با مردان با نفوذ رابطه داشت / یا همسر یک دیکتاتور دیگر وجود نداشت
اوا به یک قدیسه تبدیل شده بود و شوهرش بدون او دیگر آن مرد قدرتمند گذشته نبود .
این دو حزب پرونیست شناخته می شوند .
پرون دو زن دیگر گرفت بعد از اوا ...اما در سال 1955 در طی یک کودتای نظامی بر کنار شد . 1973 به قدرت بازگشت .سال 1974 درگذشت
N-A