4 ونیم میلیون برده ای که به مدت 300 سال فروخته شدند .
در زنگبار150 سال پیش کلیسائی ساخته شد/ یاد بودی برای برده ها / این تندیسها را در جائی که آن زمانها برده میفروختند بنا کرده اند . 4تندیس پسر بچه سیاه پوست که دست وپا و گردنشان با زنجیر بسته است بیشترین برده ها در زنگبار به فروش میرسیدند ...نماد ظلم و ستم آن زمان
اجداد ما به علت روحیه ماجرا جویانه ای که دارند . همه جا از خودشان رد پاهائی گذاشته اند
در سواحل آفریقای شرقی جوامع مسلمانی که اصالتا ایرانی بودند به طور دائم سکونت داشتند .
در زنگبارمراسم نوروزی انجام می شود .
شیرازیها با زنگباریها دادو ستد کردند اونا با کشتی به این جا آمدند و با مردم محلی ازدواج کردند .
نه فقط در زنگبار بلکه در سومالی / موزامبیک هم هنوز مردمی هستند که خودشان را شیرازی میدانند .
شیرازیهای زنگبار دریانوردان و تاجرهائی بودند که از شیراز به دنبال محصولات طبیعی شرق آفریقا به این جا آمدند
نسلی از ایرانیان در آفریقای شرقی هستند که لهجه ی شیرازی دارند
مراسم -- مواکاکوآ --شاید یادگار مخلوط مراسم نوروز با مراسم آفریقائی است که به آن مراسم نیروزی هم گفته میشود .
از اداب این مراسم مردان جوان از دهکده های اطراف وارد محوطه میشوند با ساقه های نرم برگ موز جوانان همدیگر را میزنندو با هم دعوا میکنند . آنقدر با برگ موز همدیگر را میزنند و در آخرین لحظه حمله میکنند . تا بلاخره یکی میبرد . این مردونگیشان را نشان میدهد .
یعنی یک جورائی میخواهند ببینند کی پر زورتر است کی مردتره .
انها این جشن را در وسط تابستان انجام میدهند . آنها آلونکی میسازند و یک نفر دورش را می بافند و شروع میکنند به ساختن و میبرند این آلونک را بالا ......
درون این آلونک یک مرد جوان را مینشانند و اون آلونک را به آتش میکشند .
شاید اجداد ما هزاران سال پیش این رسم را به این جا آورده بودند . یک عده جهانگرد که به دنبال سرزمینهای ناشناخته آمده بودند و در این جزیره (توم با تو ) شمال زنگبار سکنا گزیده بودند .مردم انجا معتقدند که نوادگان ملوانان شیرازی هستند که از شیراز آمدند این جا ماندند مسجد و شهر ساختند .
در اواخر قرن15 میلادی زنگبار تحت حکومت سلاطین عمانی در آمد در این دوره بود که کشت و تجارت ادویه خیلی رونق گرفت تاجران و دریانوردان برای کالاهای خاص به زنگبار میامدند تاجران عمدتا هندی ایرانی و به خصوص عرب بودند .
در قرن نوزدهم میلادی سلطان مجید از شاهزادگان عرب مزرعه ی ادویه داشته سه نوع ادویه کاشت میکرد که /دارچین و میخک/ وانیل که زیر سایه عمل میاید و نوادگانش تا امروز ازش نگهداری میکنند .
////////////
مراسم شان الان تغییر کرده اما روشن کردن آتش ریشه در همان مراسم و آئین زرتشت داره و حتی نوروز گفته میشود مردی که در کی بنده (آلونک ) است بعد از آتش زدن با اون مردی که داخلش فرار میکند دو آدم متفاوت است .
مراسم ---مواکاکوآ ----شاید یادگار مخلوط مراسم نوروز با آفریقایی بود .
با تل خاکستر به پایان میرسد .
خیلی عجیب غریب بود کسی که توی کی بنده بود بعدش فرار میکند و میرود .
کسی که اون تو رفته بود با اونی که آمد بیرون دو آدم متفاوت هستند
و این جادوی این مراسم است .
زنها دور این تل خاکستر در حال رقص و پایکوبی و آواز میخانند . در واقع دور تله به جا مانده میدوند .
این شکلی که دارد شباهت به زائیده شدن است و موجودی به دنیا می آید .
و در آخر میروند به طرف آب و خودشان را میشویند .
این ها صدها سال تاریخ نانوشته ایست که با افسانه آمیخته شده است .
واین روحیه ماجراجویانه ی اجداد ما به کجاهای دور افتاده دیگر رفته اند که ما از آن بی خبریم .