فابرژه
برای بعضی از بندگان خدا چنان خدا می سازد که در تصور آدمی نمی گنجد . کسانی هستند که پول به دنبال آنها میرود نه آنها دنبال پول از آن جمله میتوان به خیلی از هنرپیشه های خارجی اشاره کرد . مثل لیدی گاگا . او می گوید حساب مرا کلا خالی کنید من به دنبال پول نیستم این پول 
است که دنبال من می اید .
فابرژه هم یکی از کسانی است که با هنر با ارزشس توانست خودش را در خانواده ی سلطنتی بریتانیا جا کند و در تمام دنیا فروشگاه بزند . یکی از نمایشگاههائی که در روسیه به راه انداخته بود بلیط ورودی آن برای تماشا ----حقوق یک ماه کارمندان آن کشور بود .
/////////////////
حکم اعدام کمیته اجرائی اروپاتوسط انقلابیون روسیه
نیکولا الکساندرا به جرم حملات پی در پی به جماهیر شوروی کمیته اجرائی اروپا شما را به اعدام محکوم می کند .
علت اعدام او و زن و بچه هایش این بود 
که اونها رو در اروپا نگه داشته بودند و ارتش سفید هم در حال نزدیک شدن بود . سرخ ها ترس داشتن که اگه سفید ها دوباره اونها را بگیرن برگ برنده دستشون است و دوباره کشور را به دست میگیرند .احتمالا به این دلیل آنها را اعدام کرد .
لنین که فکر می کرد به نفعش نیست قاتل کل خاندان سلطنتی نام بگیرد
اینه که مشخص نیست چه کسی دستور اعدام تزار و تزارینا و کل خانواده را داده
اما تحقیقات نشان داده است که
این لنین بود که در نهایت دستور اعدام آنها را داد.
خشونت داخلی چنان وحشتناک بود که مرگ تزار هم در میان مرگ میلیونها نفری که شکنجه ---کشته و یا غرق شده بودند گم شد .
قتل خاندان سلطنتی به این معنا بود 
که فابرژه هم در خطر است
امکان دارد مجموعه آثارش در خطر از بین رفتن و گم شدن همیشگی باشد . به همین دلیل است که کشف اخیر یکی از تخم مرغ های سلطنتی چنین معجزه آسا مینماید
در ژوئیه 1918 خاندان سلطنتی روسیه اعدام شدند و اموال آنها به تصرف دولت تازه ی شوروی در آمد .
فابرژه هم در خطر سرنوشتی مشابه به سر می برد .
در اوایل دهه ی نخست قرن بیستم هدف اون بر پائی شرکتی در سنت پترزبورگ بود .
قرار بود فروشگاه طبقه ی همکف قرار داشته باشد و طبقات بالا کارگاه ساخت جواهر باشد .
تعدادی از جواهرات هم در کارگاههای بیرون ساخته میشد .
طبقه ی بالا هم دفتر طراحی را بسازد .
شرکت فابرژه به راه افتاد .کار گاهی در سنت پتربورگ و در مسکو داشت .
در مسکو کارهای نقره ایش را درست میکرد .
و در هر دوی این شهرها فروشگاه هم داشت .
پولشویکها به محل کار فابرژه می روند تا او را دستگیر کنند ببرند
فابرژه به آنها می گوید اجازه بدهید که کت و کلاهش را بردارد و از اون طرف فرار میکند از در مخفی فروشگاهش
بعد به صورت قاچاق از سنت پترزبورگ خارج می شود . و به سوئیس می رود
این انقلاب اون رو کاملا از پای در آورد ----
فابرژه نه دستگیر شد --- نه به کاترین برگ بردنش ---نه تیر بارانش شد --- نه خودش و نه هیچکدام از
اعضای خانواده اش ----سرنوشتش بسیار متفاوت بود . مایملک اون در کشور باقی ماند . و خودش با لباس هاش و ظاهرا مجموعه ای از شراب سر از لوزان در آورد و در سال 1920 در همان جا در گذشت . N-A
