عضویت در گروهآلیس در سرزمین عجایب داستانی واقعی  از تخیلات آلیس وشخصیتهای واقعی در غالب حیوانات

آلیس در سرزمین عجایب


نویسنده ی این داستان شخصی 24 ساله بوده است و کودکی واقعی به نام آلیس  4 ساله


نویسنده بدون هیچ طرح و یا نوشته ای شروع به گفتن داستان میکند .


لوئیز کارول ---ریاضیدان ---- کشیش----و عکاس بوده است


و الهام کتاب او از شخصیتی واقعی سرچشمه گرفته شده است دختری به نام آلیس


آلیس با خانواده اش با فاصله ای نه چندان دور در   ساختمان دانشگاه زندگی میکرد .


او سوژه ی بسیاری از عکسهای کارول بود .


رابطه ی آنها دست کم در دنیای مدرن امروزی به نظر غیر معمول میرسد


هر چند واقعیت برای هیچ کس روشن نیست ولی این که این اصرارهای آلیس بود که کارول داستانهای او را نوشت و به شکل کتاب در آورد هیچ جای شکی نیست


داستان از این جا شروع می شود که


آلیس با خواهرش کنار رودخانه نشسته بودند که حوصله ی آلیس سر میرود


ناگهان آلیس متوجه ی خرگوش سفید رنگی میشود


با چشمان صورتی که جلیقه ای بر تن دارد با سرعت از کنارش میگذرد و ناپدید میشود 


آلیس در سرزمین عجایب حاصل تخیلات سورال لوئیز کارول است


کتابی که خواننده را به سرزمین رنگارنگ و غیر واقعی


اما واقعیت الهام گرفته از مکالمات روزمره و مکانهای واقعی است .


کارول در دانشگاه کرایس چرچ ابتدا دانشجو و سپس استاد دانشگاه شد .



و تا آخر عمر خود را در انجا گذراند


این کتاب برای یک نفر نوشته شده ----آلیس ---آلیس


آلیس واقعی و لوئیس میخواسته وقتی آلیس کتاب را میخواند


متوجه نکات کوچولو و جوکهای شخصی خودشان  بشود


بعد از 150 سال میتوان این اشارات را ببینیم و بگوئیم سر منشاء سر قصه از این جاست


یک خانه --- خانه ی گراند پونده که خود آلیس  در یاداشتها از آن به عنوان  خانه من هته یاد کرده مردی که این جا زندگی میکند خیاط است و سگی هم داشته است 


وقتی این تکه ها را کنار هم قرار میدهیم می فهمیم مدهتر در واقع مردی بوده که این جا زندگی میکرده و شخصیتی واقعی بوده است


علاوه بر اشاره به مکانهای واقعی شخصیتهای واقعی هم در این داستان هستند


باور بر این است که شخصیت خرگوش سفید پدر آلیس  هندری لیدر است


که رئیس دانشگاه است و سرش بسیار شلوغ است 


و درگیر کارش است و ملاقاتهای متعدد داشته است


در بخشهائی از کتاب فیلسوفانه همراه با شوخی وجود دارد


که می شود از مکا لمات روزمره ی کرول و همکارانش در دانشگاه گرفته شده و بخشهائی که از منطق سرچشمه گرفته شده


آلیس میگوید من نمی خواهم به میان مردم دیوانه بروم


گربه میگوید :کاری از دستت بر نمی آید ما همه این جا دیوانه ایم .من---وتو


آلیس میگوید: از کجا میدانی من دیوانه ام ؟


گربه میگوید :اگر دیوانه نبودی این جا نبودی


آلیس در سرزمین عجایب انقلابی در ادبیات کودکان بود


اثری کلاسیک که گفته شده بعد از انجیر و آثار شکسپیر در زبان انگلیسی بیشترین جملات قصا را از آن نقل شده است


اگر به لندن میروید به مترو واتر لو بروید آن جا با آلیس و سرزمین عجایب روبرو میشوید و خودتان ماجراهای آلیس را شخصا تجربه کنید