دگار لارنس دکتروف معروف به چارلز دیکنز آمریکائی  نویسنده ی سرشناس  شب گذشته در بیمارستانی در نیویورک در گذشت

عضویت در گروه

دگار لارنس دکتروف معروف به ای.ال.دکتروف نویسنده سرشناس و تأثیرگذار آمریکایی، شب گذشته درگذشت تا ادبیات معاصر آمریکا و همچنین جهان، یکی از نویسندگان مهم خود را از دست بدهد.


در بیمارستانی در نیویورک در گذشت .

بارک او با ما رئیس جمهوری آمریکا اون را یکی از بهترین رمان نویسان کشورش توصیف کرد

در داستانهایش یک بازی زمانی 150 ساله از تاریخ آمریکا را بیان میکرد

او در 9 سالگی تصمیم گرفت که یک نویسنده شود -----سال پیش او جایزه ی رمانهای تخیلی  کتابخانه ی کنگره ی آمریکا را گرفت


داوران این جایزه او را چارلز دیکنز آمریکا می نامیدند . که همان طور که میدانید چارلز دیکنز رمان نویس انگلیسی عصر ویکتوریا یک فعال اجتماعی بسیار توانمند بود و از نوشته هایش الیور توریست --دیوید کاپر فیلد و آرزوی های بزرگ را نام برد

 و چون دکتروف هم  150 سال تاریخ آمریکا تحول و تمدن را در آمریکا خیلی خوب بیان میکند  به او چارلز دیکنز آمریکائی لقب دادند


از او کتابهائی به زبان فارسی هم منتشر شد بیلی بث گیت ---رگتایم به ترجمه ی نجف دریا بندری که چه زیبا ترجمه کرده بود

اساسا یک نویسنده ی نیویورکی بود  به کار نویسندگی به جامعه ی آمریکا به طور کلی از همان نیویورک شهر من هتن سر چشمه میگرفت

در همان شهر به دنیا آمد در همان شهر دکتر شد و سفرهای زیادی کرد می توان گفت عملا نیویورک مرکز بررسی تاریخ آمریکا ست


دکتروف از جمله نویسندگان پرمخاطب و مهم ادبیات جدی آمریکاست و آثار خوش خوان و مهمی از خود به یادگار گذاشته است. این نویسنده که با داستان های تاریخی‌اش شناخته می شود، متولد محله برانکس نیویورک بود که مهد تولد بسیاری از داستان‌ها و فیلم های مهم ادبیات و سینمای آمریکاست. 

با مطالعه کتاب‌های دکتروف می‌توان، توانایی او در قصه‌گویی را به طور مشهودی مشاهده کرد. دکتروف چندان در بند تکنیک و امور فنی نبود. البته این جمله به آن معنی نیست که نوشته هایش فنی و تکنیکی نبودند ولی نکته مهم و در اولویتی که مطالعه آثارش را لذت بخش می‌کند، انسجام و جاگیری مناسب عناصر است. این نویسنده در کارزار اثرخود، تعداد زیادی شخصیت خلق می‌کرد ولی هیچ کدام را بی سرپرست و بلاتکلیف رها نمی کرد و در مقاطع مناسبی از داستانش، به هر کدام به
طور مفصل و مبسوط می پرداخت.
این یادداشت بر چهار کتاب از دکتروف مروری می کنیم. اولین اثر، رمان مشهور و نامدار او، «رگتایم» است که کتابخوان‌های ایران، آن را با جلد زرد انتشارات خوارزمی و ترجمه نجف دریابندری به یاد می‌آورند.  

این کتاب برای اولین بار در سال ۱۹۷۵ چاپ شد و به نوعی تاریخ مجسم شکل گیری آمریکای نوین است؛ آمریکای معاصر و آمریکایی که قرار است از بحران بزرگ اقتصادی گذر کند. اما مساله اصلی این رمان، بحران اقتصادی نیست بلکه تبعیض های نژادی و بی عدالتی های اجتماعی در آمریکاست. 

«رگتایم» نام نوعی موسیقی سیاه پوستان در آمریکاست و علت قرار گرفتنش بر سر در رمان مذکور، با خواندن کامل متن این اثر بر خواننده مشخص می‌شود. «رگتایم» انسجام داستانی بسیار خوبی دارد. قصه‌گویی دکتروف هم در این رمان به خوبی خود را نشان می‌دهد.

آقای نویسنده در این کتاب، قصه‌های متنوع آدم‌های مختلف را به طور موازی روایت می‌کند که اتفاقاتی آن‌ها را به هم ربط می دهد. حفظ کردن این انسجام که قصه این همه آدم گفته می‌شود، می‌روند و می‌آیند و در جای مناسب، دوباره در قصه حاضر می‌شوند، از توانایی هایی است که نویسنده‌ای چون دکتروف از آن بهره‌مند است.

او رمان دیگری به نام «بیلی بث گیت» دارد که خیلی از ایرانی ها، فیلمش را دیده‌اند. یکی از فیلم های دهه ۹۰ سینمای آمریکا با بازی داستین هافمن و نیکول کیدمن؛ داستانی گانگستری و تبهکاری درباره شهر و خیابان های آمریکا. کتاب «بیلی بث گیت» در سال ۱۹۸۹ به چاپ رسید. پسر جوانی که نامش روی پیشانی کتاب قرار دارد، شخصیت اصلی است و به واسطه شیرین کاری بین دوستانش، توسط رهبر یک گروه مافیایی، با استعداد خوانده می‌شود.