پوران فرخزاد خواهر فروغ فرخزاد
پوران فرخزاد در خانواده ی پر جمعیت کودکی خود را سپری کرد . در نوجوانی و سنین بسیار کم ازدواج کرد . او متعقد است که زن و مرد برابرند
پوران یک اسم ساده بر روی یک آدم ساده آدمی که تمام عمرش با قلم خط نوشته و شعر گفته فقط همین
او خودش را اینگونه معرفی می کرد .
تولد 20 بهمن 1311 در نوشهر به دنیا آمد .
مادرش زاده ی تهران و پدرش سرهنگ ارتش و بازرگان اهل تفرش بود .
چون از خانواده ی نظامی بودند هر کدام در شهر های متفاوت به دنیا آمدند چرا که نظامیان هر دم به جائی
منتقل میشدند و در آخر به تهران می آمدند . پدرش هم به شعر علاقمند بود .
فریدون فرخزاد خواننده نویسنده و شاعر و مترجم بود و کلا خانوادگی تحصیل کرده بودند .
پورا ن فرخزاد از همان بچه گی به جای بازی و شیطنت به پرداختن قصه هائی که فقط برای خودش میسرود سر گرم بود .
چون پدرش نظامی بود خانه را هم به سربازخانه تبدیل کرده بود و پوران از این بابت ناراضی بود
.خانواده ی فرخزاد قبل از این که به مدرسه بروند کتابخوان بودند و این را مدیون پدرشان هستند
چرا که از همان کودکی چون خودش به خواندن کتاب علاقمند بود بچه هایش را هم علاقمند به این کار کرد
با این که خانواده ی پر جمعیتی بودند ولی همه تحصیل کرده م مثمر ثمر برای جامعه
پوران فرخزاد کودکی خود را در نوشهر و شهرهای دیگر گذراند و در تهران بزرگ شد
پس از وقایع شهریور 1320 از نوشهر به تهران منتقل شد و پوران در دبستان ژاله و سروش درس
خواند و در این دوره استعداد ادبی اش آشکا شد .
آمریکا ادامه داد .
پوران از محیط بسته و مقرراتی خانه به سختی رنج میبرد . و در جستجوی محبتی که کمتر از پدر
دیده بود . البته تمامی نظامیان مخصوصا قشر افسر اینگونه اند در خانه مقرراتی
د نوجوانی به یکی از خواستگارهایش دل بست و در 16 سالگی با سیروس بهمن مدیر مجله ی آسیای جوان پیمان زناشوئی بست و به دلیل عشق به روزنامه نگاری با وجود کمی سن خیلی زود بیشتر مسئولیتهای آن مجله را پذیرفت
چاپ داستانهای کوتاه و بلند ---نوشتن فطعات ادبی ---شعر مانن و ترجمه هایش اندک اندک به نام پوران بهمن شهرتی به دست آورد
ولی با این که دو دختر داشت به دلیل اختلاف فکر و اندیشه از هم گسست
و به جدائی انجامید .
از آن پس با نام خانوادگی خودش به عرصه ی آثارش در نشریات و رادیو و تلویزیون روی آورد .
و تحصیلاتش به دلیل ازدواج نا به هنگام ناتمام مانده بود به دلیل تجربه در زبان انگلیسی در دوره ی آزاد ترجمه وابسته به دانشکده ی علوم ارتباطات اجتماعی به پایان رساند .
آثار داستانی اش در مجلات سپید وسیاه --فردوسی ---تهران مصور ---بانوان و...به چاپ میرسید.
یکی از چهره های ژورنالیستی آن دوران بود .
اولین اثرش دیداری در پائیز بود که سال1350 انتشارات پدیده چاپ کرد. اولین دفتر شعرش
انتشارات مروارید به نام خوشبختی در خوردن سیب های سرخ است سال 1352 در کتاب فروشی هاجای گرفت
ادستانهای شب برای رادیو و نمایش های صبح رادیو -----ترجمه ی شاهکارهای بزرگ جهانی برای نمایشهای بعد از ظهررادیو تهران و تهیه و گویندگی برنامه های فرهنگی ---ادبی --دفتر آدینه که صبح های جمعه از برنامه دوم پخش میشد
ا
////////////
دست های گرم تو
کودکان توامان آغوش خویش
سخن ها می توانم گفت
غم نان اگر بگذارد .
نغمه در نغمه در افکنده
ای مسیح مادر ، ای
خورشید!
از مهربانی بی دریغ جانت
با چنگ تمامی ناپذیر تو سرودها می توانم کرد
غم نان اگر بگذارد .
رنگ ها در رنگ ها دویده ،
ای مسیح مادر ، ای خورشید !
ز مهربانی بی دریغ جانت
با چنگ تمامی ناپذیر تو سرودها می توانم کرد
غم نان اگر بگذارد .
چشمه ساری در دل و
آبشاری در کف ،
آفتابی در نگاه و
فرشته ای در پیراهن
از انسانی که تویی
قصه ها می توانم کرد
غم نان اگر بگذارد .