پیامبر اسلام جن‌ها را به سه گروه تقسیم می‌کند:

آنهایی که که بال دارند و در آسمان پرواز می‌کنند،

آنهایی که به مارها و سگ شبیه‌اند

و آنهایی که بدون توقف سفر می‌کنند.

  عبدالله بن مسعود از قول پیامبر می‌گوید:زمانی که جن‌ها برای شنیدن آیات قرآن آمده بودند،

بعضی از آنها شبیه کرکس و مار، بقیه به صورت مردان سیاه با لباس‌های سفید بودند.

آنها حتی ممکن است مانند اژدها، گور، و یا تعدادی از جانوران دیگر ظاهر شوند.

روایت است که پیامبر به جن‌ها گفته که می‌توانند از استخوان‌هایی تغذیه کنند که هر زمان جن‌ها به آن دست بزنند، بر آن گوشت می‌روید.

حیوانات جن‌ها نیز می‌توانند از سرگین‌هایی تغذیه کند که به دانه و علف تبدیل شده و به استفاده گله‌های جن می‌آیند.



این طور گفته می‌شود که جن‌ها در صناعت بسیار پیشرفته‌اند و توانایی ساخت اشیاء و ساختارهای شگفت‌انگیز را دارند.

آنها نخستین سازندگان حمام‌ها و مخترعین خمیر موبر بودند و عمارات باشکوهی ساخته‌اند.

در افسانه سلیمان، حضرت سلیمان جن‌ها را مجبور به اطاعت از خودش کرد و آنها را تا ۲۵  فرسنگی (برابر با ۱۵۶ کیلومتر) قلمروی خود تسخیر کرد.

در دربار او جن‌ها در صف پشت سر آدمیان عالم و دانا می‌ایستادند و آدمیان نیز به نوبه خود در صف پشتی پیامبران قرار داشتند.

 بلقیس همسر سلیمان و ملکه سبا  طبق برخی گزارش‌ها از ازدواج جن و انسان متولد شده بود.

با این حال مشخص نکرده‌اند که کدام یک از والدینش جن بوده‌است.

با اینحال برخی از منابع معتقد اند که مادر او جنی به نام ریحانه بود.

مردم از ازدواج سلیمان با بلقیس نگران بودند.

آنها می‌ترسیدند که اگر حضرت سلیمان با این دو رگه جن و انسان ازدواج کند برای همیشه مجبور به خدمت فرزندان حاصل از این ازدواج خواهند شد.

بنا بر این می‌خواستند عشق سلیمان به او را از بین ببرند و به او می‌گفتند که او دیوانه‌است و پاهای او مثل پای الاغ مو دار است.

جن‌ها در اسارت سلیمان ماندند و او بر آنها پادشاهی می‌کرد،

سلیمان زوبعه را مأمور به وظایفی در طول زندگی اش کرده بود.

پس از مرگ سلیمان زوبعه به افرادش که در قلمرو سلیمان کار می‌کردند گفت که دست از کار بکشند.

آنها با خوشحالی اطاعت کردند و یکی از آنها فهرستی از آنچه را که آنها در طول خدمت خود ساخته بودند را بر روی سنگی نگاشت.