همیشه قدیما میگفتند
کسی را میخواهید بفهمید چه شخصیتی دارد ؟
از روی انتخاب دوستانشان میتوانید بفهمید که گرایش به طرف چه چیزی دارد .
آیا به راستی این طور است ؟
باید گفت که اگر نکوئیم صد در صد نود درصد این گفته درست است .
چرا که هر انسانی چه دختر چه پسر چه مرد و چه زن
گرایشش به طرف کسی دارد که تا حد زیادی خصوصیات اخلاقیش به او بخورد
این کاملا واضح است
کسی که دنبال مواد مخدر میرود :
به دنبال کسی میرود که او هم مواد مخدر مصرف کند
کسی که مومن و نماز خوان است :
طرف کسی میرود که مومن و نماز خوان باشد
اگر کسی خوش اخلاق و خوش خلق و خوی داشته باشد :
مسلما با کسی مثل خودش در ارتباط است
اگر هم کسی فساد اخلاقی داشته باشد :
بدنبال کسی است که او هم مثل خودش باشد
اگر دوست شما دزد باشد
اطمینان داشته باشید که شما را به سمت و سوی دزدی راهنمائی میکند
همه و همه ی اینها به یک جا ختم میشود .
و آن این که :
شخصیت هر کسی را میتوان از انتخاب دوستش پی برد که چگونه آدمی است و چه خلق و خوئی دارد
پس بهتر است در انتخاب دوستان خود نهایت دقت را مبذول بدارید
چرا که :
مردم از روی دوستانتان روی شما قضاوت میکنند
دوست خوب آدمی را به سمت و سوی خوبی سوق میدهد و درست عکس آن در مورد دوست بد صدق میکند
شاید خیلی از شما با این گفته موافق نباشید ----شاید موافق باشید ------شاید هم 50 در صد این گفته را بپذیرید
اما :
باید یک چیز را خوب بدانید که داشتن دوست خوب در زندگی می تواند بیشتر از خانواده خود در زندگیتان موثر باشد
پدر و مادر ها زمانی خیالشان راحت است که از این نظر خیالشان راحت باشد
یک سیب گندیده تمام سیبها را خراب میکند
وقتی سیب میخرید اگر در بین سیبها یک سیب که قسمت کوچکی از آن کرم خوردگی داشته باشد
دقت کنید
در مدت کوتاهی اگر کنار سیبهای سالم بماند تمامی سیبها را خراب میکند
و این نکته
در مورد رفیق بد و ناباب هم صدق میکند
رفیق بد آدمی را به باد میدهد ----در انتخاب دوستانتان دقت کنید
دقت داشته باشید
همان طور که در مورد همسر انتخاب کردن
به تحقیق می پردازید که از چه خانواده ای است وچه جور شجره نامه ای دارند
باید در مورد رفیق هم همین کار را انجام دهید .
اگر در زندگی در مورد هر چیزی تحقیقات لازم را انجام دهید موفق خواهید بود
زندگی و زندگی کردن را با داشتن همین چیزها روال خوب و بد خود را دنبال میکند
داشتن زندگی سالم و خوب = با آرامش خیال بدون عذاب وجدان
//////////////
نکته ای آموزنده
استادى در شروع کلاس درس، لیوانى پر از آب به دست گرفت. آن را بالا گرفت که همه ببینند. بعد از شاگردان پرسید: به نظر شما وزن این لیوان چقدر است؟ شاگردان جواب دادند ٥٠ گرم، ١٠٠ گرم، ١٥٠ گرم.
استاد گفت: من هم بدون وزن کردن، نمی دانم دقیقاً وزنش چقدر است. اما سوال من این است: اگر من این لیوان آب را چند دقیقه همین طور نگه دارم، چه اتفاقى خواهد افتاد.
شاگردان گفتند: هیچ اتفاقى نمی افتد. استاد پرسید: خوب، اگر یک ساعت همین طور نگه دارم، چه اتفاقى می افتد؟ یکى از شاگردان گفت: دست تان کم کم درد می گیرد. حق با توست. حالا اگر یک روز تمام آن را نگه دارم چه؟
شاگرد دیگرى جسارتاً گفت: دست تان بی حس می شود. عضلات به شدت تحت فشار قرار می گیرند و فلج می شوند. و مطمئناً کارتان به بیمارستان خواهد کشید و همه شاگردان خندیدند. استاد گفت: خیلى خوب است. ولى آیا در این مدت وزن لیوان تغییر کرده است؟ شاگردان جواب دادند: نه پس چه چیز باعث درد و فشار روى عضلات می شود؟ من چه باید بکنم؟
شاگردان گیج شدند: یکى از آنها گفت: لیوان را زمین بگذارید. استاد گفت: دقیقاً . مشکلات زندگى هم مثل همین است. اگر آنها را چند دقیقه در ذهن تان نگه دارید، اشکالى ندارد. اگر مدت طولانی ترى به آنها فکر کنید، به درد خواهند آمد. اگر بیشتر از آن نگه شان دارید، فلج تان می کنند و دیگر قادر به انجام کارى نخواهید بود.
فکر کردن به مشکلات زندگى مهم است. اما مهم تر آن است که در پایان هر روز و پیش از خواب، آنها را زمین بگذارید. به این ترتیب تحت فشار قرار نمی گیرید، هر روز صبح سرحال و قوى بیدار می شوید و قادر خواهید بود از عهده هر مسئله و چالشى که برایتان پیش می آید، برآیید! دوست من، یادت باشد که لیوان آب را همین امروز زمین بگذار. زندگى همین است.