سنگ صبور

روزی حلال

همه ما میدانیم که کار از شش صبح است تا غروب

دقت کردید وقتی خواب هستید پدرتان بالای سرتان می آید و میگوید

پسر پاشو

من به سن تو بودم دو تا خانواده را نان میدادم

همه ما با این جمله کاملا آشنائی داریم

چرا ؟

چونکه تمامی پدران این حرف را زدند و میزنند

مرد باید وقتی روی شانه اش میزنی خاک ازش بلند شود

قدیما مردی و مردانگی این طور بود

پا شو تن لش   ---پا شو

براستی اگر کمی به حرف پدر و مادرانمان دقت کنیم

خواهیم دید که

واقعا روزی آدما صبح زود است نه لنگه ظهر

امروزه لنگ ظهر همه به سمت  باز کردن مغازه ها میروند کمترین زمان باز کردن مغازه ساعت ده صبح است

قدیما شش صبح بعد از خواندن نماز

مردم به دنبال روزی راهی کار خود میشدند دم در مغازه ها شش صبح آب و جارو میشد

چرا که :

اعتقاد بر این بود که امام زمان (عج) از جلوی مغازه ای که آب و جارو شده بود رد میشود و به روزی آنها برکت میدهد

وقتی این حرفها را پدران و مادران ما میزنند

چه حس و حالی پیدا میکنیم

بیشتر جوانان در جواب پدرانشان میگویند

بابا جان کار ماله خره بزار بخوابم

برای همین است که دختر های این قرن میگویند مرد هم مردای قدیم

وقتی ساعت ده یا یازده راهی کار میشوند تازه اونم خسته

با خلق و خوی بسیار بد ---عصبی ---ناراحت ---خشمگین

چرا  ؟

چون تا دم دمای صبح داشتند کلش بازی میکردند و فکرشان خسته

وقتی هم سر کار میروند جواب ارباب رجوع را به زور میدهند

اگر عادت کنیم صبح زود از خواب بیدار شویم  تا ساعت ده صبح تمامی کارهایمان را با انرژی بیشتری انجام میدهیم

یادم میاد

همسایه قدیمی ما که اکنون پیر و فرسوده شده بود و ذلیل شده بود

فلج بود تقریبا 5 سال بود که فلج بود دیگر بچه هایش خسته شده بودند

و آن طور که باید و شاید از او نگهداری نمیکردند با این که چندین درد خطر ناک داشت بچه ها ازش خسته شده بودند و رهایش کرده بودند

او شبها تنها بود و اصلا اعتراض نمیکرد چرا که معتقد بود بچه ها خودشان گرفتارند

چائی را دم دستش میگذاشتند و راهی خانه هایشان میشدند

من به اتفاق مادرم به خانه اش رفتیم و حدود ده روز پیش او ماندیم

چون از تلویزیون خوشش نمی آمد و نگاه نمیکرد بچه ها تلویزیون را همان طور خراب رها کرده بودند .

واو درست ساعت هشت شب بعد از خوردن شام میخوابید

ما که عادت به خوابیدن ساعت هشت نداشتیم خیلی دیر میخواستیم بخوابیم ساعت ده شب بود

چرا که سکوت خانه نا خوداگاه ما را مجبور به خواب میکرد .

خلاصه روز اول و دوم گذشت و ما کمکم عادت کردیم که شبها زود بخوابیم

نه از کامپیوتر خبری بود و نه از تلویزیون بنابر این مجبور بودیم که ما هم زود بخوابیم

اگر به شما بگویم که من آن ده روز واقعا زندگی کردم باور نمیکنید

شب زود میخوابیدیم و صبح بعد از نماز به دنبال خرید نان و حلیم بودیم

با چه شادابی از خواب بیدار میشدیم و چه زیبا روز را به شب سپری میکردیم بدون هیچ هم و غمی

اون زمان بود که تازه فهمیدم علت این که نسل قبل همه عمر های طولانی دارند و هم شادابترند

علتش همین صبح زود از خواب بیدار شدن است

لحظات شیرین زندگیم همان ده روز بود

اگر میخواهید روزی حلال به خانه ببرید باید صبح زود به سر کار هایتان بروید .

ساعت کاری و روزی صبح زود است نه لنگه ظهر

وقتی لنگه ظهر به مغازه میروید  معلومه ...

اگر ساعات کاری را همان صبح زود کنیم خواهید دید چه حس و حال بهتری دارید

بدترین درد برای نسل الان اینه که :

سر در هر مغازه ای نوشته شده :

این مغازه مجهز به دوربین مدار بسته است ؟!

آخه چرا ؟

براستی چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

!!!!!!!!!!!!!!!!