اردشیر بابکان

Ardashir I's Coin.png

اردشیر بابکان


Ardashir I's Coin.pngبنیان گذار سلسله ساسانی اردشیر بابکان بود


او پس از شکست واپسین شاهنشاهی اشکانی اردوان پنجم


در سال 224 میلادی در دشت هرمزگان دودمان اشکانی را بر انداخت و


سلسله ساسانی را بنیان گذاشت


خود را شاهنشاه خواند ---ایران را تسخیر کرد ---اردشیر پسر بابک پسر


ساسان بوده است


روایت دیگر که در شاهنامه آمده


اردشیر زاده ی ازدواج ساسان فردی از نوادگان دارا ---با دختر بابک


حاکمی محلی در ایالت پارس بوده است


اردشیر تبار خویش را به هر آنکه میتوانسته نسبت داده است .


انتساب اردشیر به کیانیان اسطوره ای با لقب کی در کنار پیوند دادن


خویش با ساسان که ایزدی نگهبان و اسرار آمیز می بوده و همچنین دارا


----که احتمالا تلفیقی بوده باشد از داریوش یکم و دوم هخامنشی با دارای


یکم و دوم از دودمان شاهان محلی پارس نشان از تبار ساختگی اوست


از آن جائی که نیای شاهی خویش را به ساسان پیوند داده بررسی


کیستی ساسان بسیار مهم است.


نخست انگاشته شده بود که :


شکل کتیبه‌ای ssn بر قطعه‌سفال‌ها و سایر اسناد،


حکایت از آن می‌دارد که «ساسان» ایزدی زرتشتی بوده


گرچه در اوستا و سایر متون پارسی باستان اشارتی بدو نرفته‌است.


اخیراً مارتین شوارتز نشان داده که ایزد اشاره شده بر سفال‌ها، ربطی به


«ساسان» ندارد


بلکه بیانگر «سسن الههٔ کهن سامی‌است که در هزارهٔ دوم پیش از میلاد


در  اورگاریت   پرستیده می‌شد.


بر روی سکه‌هایی که در  تکسیلا   یافت شده، عبارت «ساسا» بر آن نوشته شده‌است؛


چه بسا که با «ساسان» مرتبط باشد زیرا نمادهای روی سکهٔ مذکور، با نشان‌های سکهٔ شاپور یکم هم‌سان‌است


اردشیر نقش به سزائی ادر گسترش ایدئولوژی شاهنشاهی داشت .


تلاش کرد تا خود را به مثانه ی مزداپرستی مرتبط با خدا و دارنده ی قره ایزدی بنماید


او برای پیروزی هایش اقدام به نقر سنگ نگاره در فیروز آباد نقش رستم و نقش رجب کرده است .


سنگ نگاره وی در نقش رستم اردشیر و اهورا مزدا سوار بر اسب در برابر یکدیگرند .


و جسد اردوان و اهریمن زیر سم اسبان اردشیر و اهورا مزدا تصویر شده است .


از این نقش چنین برمی آید که :


اردشیر میپنداشته و یا میخواسته دیگران بپندارند که حاکمیت وی بر سرزمینی که در کتیبه ها خوانده میشده از سوی پروردگار مقرر شده است .


واژه ی ایران در اوستا به عنوان نام سرزمین اسطوره ای آریائیان به کار میرفت


در زمان اردشیر به عنوان ایران بر جغرافیای زیر حاکمیت ساسانیان اطلاق شد


اندیشه ی ایران:


هم برای زرتشت و غیر زرتشت سراسر شاهنشاهی پذیرفته شد و حافظه


ی جمعی ایرانیان در مراحل گوناگون زنده ماند


و حافظه ی ایرانی تا دوران مدرن امروز ادامه یافت و زنده ماند


مفهوم ایران :


پیشتر کاربردی مذهبی نیز داشته


سپس به صورت سیاسی آن در مفهوم مجموعه ای جغرافیایی از سرزمین


ها انجامیده است