کودتای سوم اسفند 1299

کودتای سوم اسفند 1299

سوم اسفند 1299 کودتای نظامی ترتیب داده شد چه کسانی و چه قدر دخیل بودند در این مسئله بدرستی معلوم نیست اما گفته میشود سید ضیاءالدین طباطبایی

که مدیر روزنامه ی رعد آن زمان بود -----رضا خان از یک سو و ژنرال آیرونساید با رضا خان از سوی دیگر

سید ضیاء و رضا خان هریک مدعی بودند که نقش اصلی این کودتا را داشته اند

در واقع هر دو نگران سر نوشت کشور بودند . ضیا طرح های متعددی برای مقابله با تهدید بلشوکر پیشنهاد کرده بود

عده ای میگویند انگلیسیها در برنامه ریزی و حمایت این کودتا دست داشتند .

پژوهشهای جدید نشان میدهد که سیاست رسمی بریتانیا در لندن نه نقشی در طراحی و اجرای کودتای سوم اسفند داشت و نه تمایلی به بر آوردن رضا شاه

و بر انداختن قاجارها

در خاطرات آیرنساید آمده است که :

سردار همایون فرماندهی اسمی قوای قزاق را داشته است بارها از اردوی آنان بازدید میکند و به این نتیجه میرسد که

رضا خان مسلما بهترین است و فرمانده ی قزاقها مخلوقی بی فایده و ضعیف است .

اکتبر 1920 نیروهای بریتانیایی که از زمان جنگ جهانی اول در شمال غربی ایران مستقر بودند

تحت سرپرستی ادموند آیرونساید قرار گرفتند که :

به همراه دیگر افسران با رضا خان که از چهره های ممتاز افسران قزاق پادگان قزوین بوودآشناشده و به تحسین وی پرداختند.

حضور

دیپلماتیک و نظامی محلی در کودتا اشاره شده و به حمایت دولتی بریتانیا

دانشنامه ی ایرانیکا در این مورد دخالت انگلیس ها در کودتا و همچنین شکل گیری دولت جدید گمان میبرند

این کودتا به شکل گسترده ای به عنوان اقدام انگلیس برای احیاءروح قرداد 1919 شناخته میشد . عده ای هم بر این باورند که بدون حمایت مالی و لجستیکی پرسنل ارتش بریتانیا در قزوین امکان نداشت

قزاق ها از حمایت انگلیس و دریافت پول از آنها به خود میبالیدند .

ماجرا چنین بوده است که :

با ورود آیرئنساید و اخراج روس ها ----

ایرونساید همه ی فرماندهان ایرانی را جمع میکند و بکمک مترجم به آنان میگوید که :

خلع سلاح شوند همه ی فرماندهان سکوت میکنند

اما رضا خانئ از جای بلند میشود و با صدای بلند میگوید که :

همه ی ما تحت امر احمد شاه هستیم و گفت که ما هرگز از یک انگلیسی دستور نمیگیریم .


آیرونساید پس از این شناخت از رضاخان اعتقاد یافت که «نباید این سربازان و افسران را در اینجا نگه داشت.

بلکه باید راهشان را به سوی تهران ، پیش از آنکه من از صحنه خارج شوم باز گذاشت.

درواقع یک دیکتاتور نظامی در ایران تمام اشکالات کنونی ما را حل خواهد کرد.»

به این ترتیب رضاخان مقام فرماندهی نیروهای قزاق را به دست آورد.

در این موقع، صرفنظر از اینکه برنامه کودتا به دست آیرونساید طراحی شده باشد یا به دست رضاخان،

هردو مذاکرات خصوصی در مورد جزئیات را آغاز کرده بودند.

آیرونساید می‌نویسد «رضاخان عجله دارد که وارد عمل شود.

او از بیکاری خسته شده‌است.

در نتیجه این کودتا، نیروهای قزاق به فرماندهی رضاخان وارد تهران  شدند و ادارات دولتی و مراکز نظامی را اشغال کردند.


بر خلاف اظهارات سید ضیا که بریتانیایی‌ها در خصوص مقصود اصلی انتقال قزاق‌ها فریب داده شده بودند،

به نظر می‌رسد کارکنان نظامی بریتانیایی در کودتا درگیر بوده‌اند.

هیچ‌یک از گزارش‌هایی که درگیری بریتانیا در کودتا را نفی می‌کنند قابل اثبات نیستند.

بریتانیایی‌ها نگران «پروپاگاندای بلشویکی» در تهران و اثر آنها بر ارتش بودند.

کلنل هنری اسمیت انگلیسی  سردار همایون قاسم خان والی  

   رئیس تشریفاتی بریگاد قزاق را تحت فشار نهاده بود تا از نیروهای مستقر در قزوین استفاده کرده و علیه اشغال توسط بلشویک‌ها پیش دستی کند.

هرمن نورمن وزیر مختار بریتانیا در تهران هم برنامه را تأیید کرده و خواهان جایگزینی ۶۰۰ قزاق مستقر در تهران با تعداد برابری از مردان تازه آموزش دیده از قزوین، تحت فرماندهی رضا خان، بود.

بسیار محتمل است که شاه و نخست وزیر که تازه کابینه اش را بازسازی کرده بود،

به امید تحکیم دولت با این برنامه موافق بودند.

سردار همایون با ادعای این که اسمیت اصرار کرده، نیروی خیلی بزرگتری را اعزام کرد.

اسمیت بعدها به نقشی که او و دابلیو. ای. اسمارت، دبیر شرقی هیئت دیپلماتیک بریتانیا ایفا کرده بودند اعتراف کرد.

آیرونساید احتمالاً تشویق به این حرکت کرده بوده گرچه در جریان جزئیات برنامه نبوده است.

خاطرات وی نشان می‌دهد که او حامی کودتای نظامی بوده و برای اجرای آن رضا خان را در ذهن داشته است.

با قضاوت بر اساس نظرات ضبط شده از مقامات بریتانیا    درگیری بریتانیا از سوی وزارت خارجه هدایت نمی‌شده است. حتی به نظر می‌رسد نورمن در خصوص مقصود واقعی حرکت قزاق‌ها بی‌خبر بوده تا این که چند روز قبل از کودتا آیرونساید به وی گفته است.

سِر پِرسی لورن در یکی از نامه‌هایش به وزارتخانه

از رضاخان به عنوان مردی درستکار و باعرضه یاد می‌کند که دزد نیست و با   بریتانیا هم دشمنی ندارد،

اما وزیر انگلیسی در جوابش به او توصیه می‌کند که گول نخورد، رضاخان «بلد است شیرین حرف بزند و ترش رفتار کند»


وزارت خارجه بریتانیا وقتی رضا شاه قرارداد نفت را سوزاند او را یک وحشی و سال بعد یک دیوانه ی خون آشام خواندند

به هر روی محتمل است  دولت بریتانیایی هند به کودتا و تشکیل یک دولت معتدل میانه رو در تهران تشویق کرده باشد.

مقامات آن دولت از  قرارداد 1919          ایران-انگلستان انتقاد کرده و آن را مغایر با احساسات ملی گرایانه و منافع بلندمدت بریتانیا در کل منطقه می‌دانستند.

  اردشیر جی ریبورتر   مشاور ارشد هند در تهران،

خواهان تأسیس یک دولت قوی بود

و از اکتبر ۱۹۱۷ با رضا خان در تماس بود.

او در خاطراتش برای معرفی کردن رضا خان به آیرونساید برای خود اعتبار قائل می‌شود.