الکساندر دومای پسر در جوانی عاشق زنی به نام الفوسیس پله سپس ---رومان معروفش مادام کاملیا در همین رابطه می نگارد
الکساندر دومای پسر
تولد ------------27 ژوئیه 1824 پاریس
مرگ -------------27 نوامبر 1895 میلادی در حالی که 71 سال داشت در گذشت .
پیشه ---------نویسنده --نمایش نامه نویس ---رمان نویس
فرزند نامشروع الکساندر پدر بود .سالها در فقر زندگی کرد 2 سالگی به شبانه روزی پاریس سپرده شد تا 17 سالگی
در کالج تحصیلات درخشانی انجام داد و به دریافت جایزه های متعددی نایل آمد . پس از آن که شش ماه در خانه ی پدری اقامت کرد به جبران گذشته تلخ خود در لذت و بی بند و باری فرو رفت وقتی به سن قانونی رسید قرض هنگفتی بالا آورده بود که برایش کمر شکن بود با اون سن
در همین رابطه سال 1845 دیوانی به نام گناهان دوره ی جوانی انتشار داد جلب توجه نکرد .
نمایشنامه ی منظوم تک پرده ای جواهر ملکه را بر صحنه آورد .
از آن پس همه ی آثار خود را به نثر نوشت و پس از بازگشت از سفری که با پدرش به اسپانیا سال 1846 انجام داد رمانی به سبک پدرش انتشار داد به نام ماجراهای چهار زن و یک طوطی در شش جلد در سالهای 1846-1847 انتشار داد شکست خورد .
رو آورد به نوشته های واقع بینانه ی جامعه که چنان چه که میبیند ترسیم کند و پیروز شد .
با مادام کاملیا به شهرت بی نظیری دست پیدا کرد در سال 1848 در سن 24 سالگی این اثر را انتشار داد .
دیگر شهرتش کمتر از پدر نبود و پدرش افتخار کرد به پسرش
از مادام کاملیا نمایشنامه ای هم ساخت که به موفقیت بزرگی دست یافت .
این را سر آغاز نمایشنامه های آداب و رسوم دانست .آمیخته از احساس عاشقانه و بینش واقعی از جامعه و مسائل آن
1831 میلادی الکساندر پدر او را به عنوان فرزند قانونی اش قبول کرد .
1845 میلادی اولین کتاب خود را با نام گناهان دوره ی جوانی منتشر کرد .
فرزند نامشروع ---مسئله پول از نمایش نامه های او بود .
داستانهای تاریخی و رمان عاشقانه مینوشت سبکش رمانتیسم بود
خانم کاملیا از دیگر آثارش است که سال 1848 میلادی نوشت و معروف شد .
پسر نامشروع در 1858 و پدر مسرف 1859 به اجرا گذاشت .کمدی بود خود را مصلح بی پروای جامعه طرفدار تساوی حقوق زن و مرد -دشمن بی عدالتی و ریاکاری معرفی کرد .
سال 1860 به علت بیماری ناشی از کار زیاد از نوشتن دست برداشت و به استراحت پرداخت .
چهار سال استراحت کرد و در سال 1864 وقتی سلامت شد دوباره قلم به دست گرفت .
او پیوسته نمایش نویس محبوب نبمه ی دوم قرن نوزدهم باقی ماند سال 1864 به عضویت آکادمی فرانسه در آمد .
زن بیگانه را بر صحنه آورد بنایش را بر فرضیه ی علمی قرار داد
و ادعا کرد که باکتریها با باسیلها ممکن است از راه توارث به آدمی انتقال یابد و قسمتهای سالم بدن را تباه سازد .
