کلیسای استخوانها
این کلیسا در کشور پرتقال شهر ایورا است .
یکی از ترسناکترین مقاصد گردشگری و تاریخی پرتقال را در خود جای داده است .
یک کلیسا که از استخوان های انسان ساخته شده است ...
جائی بر خلاف کلیساهای دیگر در دنیا که در تزئیناتشان از بهترین مصالح و ابزار استفاده میشود ...
ساخت کلیسا با استخوان مرده ها نه تنها ایده ی خوبی نیست بلکه بسیار وحشتناک است .
ام :
این بنا هم داستان خودش را دارد که از این قرار است .
تاریخ چه اش به قرن شانزدهم میلادی یعنی سالهای 1460 تا 1510 برمیگردد .
ان طور که گفته میشود این کلیسا توسط خود راهبان کلیسا ساخته شده است .
راهبانی که در کلیسای سنت فرانسیس بودند .
چرا که :
در واقع کلیسای the capela das ossos بخشی از کلیسای سنت فرانسیس
شهر ایورا یکی از ثروتمند ترین افراد را در خود جای داده بود و این افراد از خدا فاصله گرفته بودند .
شهر ایورا سر شار از قبرستان بود . این یک مشگل بزرگ بود . سر انجام فکری به نظرشان رسید و آن این که از قبرستانها بکاهند
بنابر این راهبان تصمیم گرفتند که :
گورستانها را از بین ببرند اما تکلیف با آن همه باقی مانده اجساد چه بود . باقی مانده ی اجساد چیزی در حدود 5000 جسد بود .
نمیشد 5000 جسد را در نظر نگرفت و از بین برد .
پس چه باید میکردند تا این که :
راهبان کلیسا چون شهر ایورا جائی که لذت ثروت باعث شده بود که خدا را فراموش کنند و از خدا فاصله بگیرند .
اجسادی کهدر اثر از بین رفتن قبرستانها در معرض خطر نابودی بودند را نبش قبر کنند و با آنها مکانی بسازند که هم باعث شود ثروتمندان بیشتر یاد خدا و مرگ باشند و هم این که به اجساد راهبان کمتر بی احترامی کنند ؟!
طبق افسانه ها ...
این استخوانها برای سربازان جنگ راهبان و افرادی بود که بر اثر طاعون کشته شده بودند .
اما در بیشتر منابع گفته میشود که :
این بقایا متعلق به راهبان بوده است .
هدف از این ایده این بود
که :
عبادت گاهی بسازند که زمانی که مردم وارد آن میشود مرگ را ببینند و حتی آن را لمس کنند !
شاید بفهمند که خدا نزدیک است .
سبک کلیساها به سبک گوتیک است که یک سبک و نوع معماری است که از آغاز پیدایش در ساخت کلیساها استفاده میشده است .
خوش آمد گوئیاین کلیسا هم بوی مرگ میدهد .
جمله ای بر سر در کلیسا حک شده است بدین معنا
استخوان های ما که این جاست ---ما در انتظار استخوانهای شما هستیم
مشابه این کلیسا در جمهوری چک هم دیده میشود .
جلوتر بروید و با دقت بیشتری به این جمجمه ها نگاه کنید بر روی بعضی از آن ها نقش و نگارهایی را می بینید. ترسناک ترین قسمت ماجرا وقتی است که چشمتان به دو تا جسد خشک شده می افتداین جسدها از روی یک طناب آویزان هستند و یکی از آن ها کودک است...