عباس میرزا :
شاهزاده ی قاجاری و برادر کوچک ناتنی ناصرالدین شاه بود .پدرش محمد شاه از بین تمام فرزندانش به عباس میرزا و البته به مادرش خدیجه ی چهریقی علاقه ی بسیار داشت . .و به این پسرش لقب نایب السلطنه داده بود .
عباس میرزاملک آرا سال 1218 خورشیدی در شهر تهران به دنیا آمد . دومین پسر محمد شاه و برادر ناتنی ناصر الدین شاه قاجار است .
پدرش محمد شاه نام او را به یاد پدرش عباس میرزا گذاشت . عباس کوچکتر از ناصرالدین شاه بود مادرش خدیجه خانم از تبار کرد سنی مذهب بود .
و به همین خاطر نمیتوانست ولیعهد بشود محمد شاه عباس میرزا را بیشتر از فرزندانش دوست داشت و بهش لقب نایب السلطنه داده بود .
او منش صوفی گری داشت و علت ازدواجش با خدیجه خانم این بود که پدر و مادر خدیجه خانم هر دو از مریدان فرقه های صوفیه بودند .
محمد شاه به همان اندازه که از مهدعلیا مادر ناصرالدین شاه بیزار بود به خدیجه خانم چهریقی علاقه ی زیادی داشت .
عباس میرزا همواره مورد سوءظن ناصرالذین شاه بود چون فکر میکرد اون به دنبال به دست آوردن تاج و تخت پادشاهیه و مهد اعلیا هم که خدیجه خانم توجه همسرش را از او گرفته بود به آنها کینه داشت .
زمانی که محمد شاه در قصر محمدیه تجریش از دنیا رفت عباس میرزا 9 سال داشت و ناصرالدین میرزا در تبریز بود بعد فوت محمد شاه مهدعلیا 40 روز اداره ی کشور را به دست گرفت .تا پسرش ناصرالدین میرزا به تهران برسد و بر تخت سلطنت بنشیند .
وقتی به تهران رسید تمام اموال عباس میرزا و مادرش مصادره شد و اانها را متهم به سحر و جادو ---این اموال را به دست آوردند .
خدیجه خانم هم نگران بود به خاطر خطری که از طرف مهد علیا به خاطر خطری که از طرف عباس میرزا مادرش احساس میکرددستور مسموم کردن و کشتن عباس میرزا را بدهد .به سفارت انگلیس پناه برد که از پسرش حمایت کنند .
کاردار سفارت هم بهش اطمینان داد پسرش در امن هستند . ناصرالدین شاه برای این که عباس میرزا را از پایتخت دور نگه داره اونوحاکم قم کرد و به این شهر فرستاد .بعد هم برایش مقرری تایین کرد وبه بغداد تبعیدش کرد .دوران اختلاف عباس میرزا به انگلیس این بود که دولت انگلیس با دولت ایران وارد جنگ شده و نزدیک بوشهر و خوزستان اشغال کنه و اون باید آماده بشود تا به بوشهر برود و سلطنت جنوب ایران را قبول کنه که عباس میرزا قبول نمیکنه
بعد از 27 سال که در عراق وترکیه بود با اجازه ی ناصرالدین شاه به ایران برگشت .انگلیسیها چندین بار میخواستند او را دلیعهد ناصرالدین شاه قرار بدهند که این تلاشها بی نتیجه ماند ----ناصرالدین شاه به او لقب ملک آرا داد و حکومت زنجان را به او سپرد .
در تمام طول عمرش همیشه نگران بود برادرش نکشتش از ترس به قفقاز فرار کرد با وساطتت میرزا حسین مشیرالدوله که وزیر جنگ بود سال 1257 به ایران برگشت .
بعد از قتل ناصرالذین شاه مطفرالدین شاه او را به دربار سزار روسفرستاد و کمی بعد هم وزیر عدلیه شد .1277 خورشیذی سکته کرد و از دنیا رفت و کنار پدرش به خاک سپردند .