میکل آنژ اهل ایتالیا نقاش / پیکر تراش( تندیس)
سال تولد 1475 سال وفات 1564 کشور ایتالیا نقاش و پیکر تراش
«میکلآنژ» دومین پسر از خانواده «لئوناردو دیبوناروتی سیمونی» و «فرانچسکا دینری» است. با تولد میکلآنژ، خانواده بوناروتی به فلورانس مهاجرت کردند. مادر میکلآنژ پس از به دنیا آوردن سه پسر دیگر، چشم از جهان فروبست. میکل از دوران کودکی بر خلاف میل پدر به رشته هنر علاقه داشت و سرانجام در پی جدالی سخت با پدرش، به هدف والای خود رسید و در سن سیزده سالگی به عنوان دستیار حقوقبگیر در کارگاه «دومنیکو ژیرلاندایو» استخدام شد. وی نزد استادش به کارآموزی پرداخت و پایه و اساس نقاشی روی دیوار مرطوب را یاد گرفت و مانند بسیاری از هنرمندان همدوره خود در فلورانس، در کلیسای کوچک «برانکاچی» به تحصیل هنر مشغول شد. میکل در ابتدا به نقاشی روی آورد، اما غریزه طبیعی او مشتاق هنر پیکرتراشی بود. از این رو پیش از پایان دوره نقاشی، به عنوان استاد به مدرسه مجسمهسازی - که «لورنتزوی مدیچی» در باغهای مدیچی تأسیس کرده بود - منتقل شد. هنوز سه سال از عضویت وی در مؤسسه و مدرسه مدیچی نگذشته بود که «لورنتزو» چشم از جهان فروبست و پسرش «پیِروی مدیچی» که فاقد استعداد و کیفیت هنری پدرش بود، جانشین او گردید. در این زمان به دلیل ناآرامی و قیام گروههای مختلف در فلورانس، جان بسیاری از هنرمندان مورد تهدید قرار گرفت. میکلآنژ بیست ساله با تیزهوشی خود، قبل از شروع جنگ به اتفاق دو تن از همراهانش به شهر «بولونیا» کوچ کرد. وی در بولونیا مورد استقبال یکی از اعضاء خانواده «آلدوراندی» قرار گرفت و بلافاصله برای ساخت دو تندیس از پیکر مقدسین و مجسمه یک فرشته برای مقبره «دومنیکوس مقدس» در کلیسای «سنت پترونیوس» با آنها قرارداد بست. او پس از یک سال اقامت در بولونیا، از سوی هیأتی در فلورانس برای ایجاد سالن اجتماعات شهرداری به آن شهر دعوت شد.
میکل آنژ در سال 1564 در رم وفات یافت و در کلیسای سانتا کروچه شهر فلورانس به خاک سپرده شد.
میکلآنژ زمانی به فلورانس بازگشت که کشیشی از فرقه «دومنیکنها» به نام «ساوونارولا»
با برقراری «تئوکراسی» و «حکومت مذهبی»، قدرت را در دست گرفته و قوانین سخت مذهبی
را به مردم تحمیل کرده بود. این رخدادها تأثیر زیادی بر افکار میکلآنژ جوان،
دانته و دیگر افلاطونیان به جا گذاشت. میکلآنژ پس از آغاز به کار در فلورانس، مورد
توجه هنر دوستان قرار گرفت و به سفارش یک فروشنده آثار هنری، تابلوئی بدلی از روی
نسخه اصلی «کوپیدوس» رسم کرد و بنا به خواسته کارفرما، رنگ آمیزی آن را به شیوه
آثار عتیقه انجام داد و بدون دریافت اضافه دستمزد، شاهکاری نو از اثری قدیمی خلق
کرد. این تابلو به عنوان یک اثر اصیل و عتیق به «رافائل ریاریو»، اسقف کلیسای
جورجیوی مقدس در رم، فروخته شد. پس از مدتی، اسقف ریاریو متوجه این کلاهبرداری شد و
فروشنده را مجبور به بازپرداخت مبلغ دریافتی کرد. «اسقف ریاریو» که شیفته کار
هنرمندانه نقاش جوان شده بود، او را به رم دعوت کرد.
اولین اقامت در رم
میکلآنژ دعوت اسقف را پذیرفت و در سال ۱۴۹۶، برای اولین بار به رم رفت. این اقامت
تا سال ۱۵۰۱ به طول انجامید. در همان ماههای اول، امید هنرمند نابغه به اسقف
هنردوست، تبدیل به ناامیدی شد. او حتی مورد حمایت «پیرو دی مدیچی» - که به عنوان
تبعیدی در رم زندگی میکرد - قرار نگرفت؛ تا اینکه بر اثر آشنایی با یک نجیبزاده
رومی به نام «ژاکوپو گالی»، با اسقف فرانسوی «ژان دو ویلار» آشنا شد و از هر دو
نفر سفارش ساخت تندیسهای «کوپیدوس»، «باخوس» و «پییتا» را دریافت کرد.
ازگشت دوباره به فلورانس
اولین اقامت میکلآنژ در رم به مدت پنجسال به طول انجامید. در این زمان، فلورانس
صحنه ناآرامیها و مبارزه های سیاسی بود. ورود سربازان فرانسوی به خاک ایتالیا از
یک سو و حکومت مذهبی اسقف «ساوونارولا» و سقوط نهایی آن از سویی دیگر، همچنین
جنگهای خارج از منطقه و پایداری نیروهای مقاومت مردمی، محیط نامساعدی را برای هنر و
هنرمندان به وجود آورده بود. در چنین وضعیتی، پدر میکلآنژ «لودوویکو بوناروتی» که
در زمان ناآرامیها شغل اداری خود را از دست داده بود، به منظور کسب حمایت فرزندش
از او خواست تا به فلورانس بازگردد. سالهای اقامت میکلآنژ در فلورانس، سالهای کار
مداوم، توأم با رنج و سختی و تأمین معاش پدر و برادران خودخواهش بود.
تندیس داوود
طراحی و ساخت «مجسمه داوود» که بیشتر به یک معجزه در قانون تعادل شبیه است، فکر
میکلآنژ را به خود معطوف داشت. این مجسمه از سنگ مرمر بزرگی ساخته شده که چهلسال
پیش از میکلآنژ، پیکر تراش دیگری به نام «آگوستینو دانتونیو» بدون کسب موفقیت،
اقدام به ساخت آن کرده بود. این تختهسنگ همچنان دست نخورده در گوشهای قرار داشت.
میکلآنژ موفق شد تندیس داوود را بدون در نظر گرفتن سرگذشت تاریخی و سنت نهفته در
آن خلق نماید. اجرای این کار هنری به دور از چشم همگان و در محیطی بسته انجام گرفت
و پس از پردهبرداری، تحسین و تعجب همگان را برانگیخت. بهترین هنرمندان فلورانس
مأموریت یافتند تا مناسب ترین محل را برای این مجسمه انتخاب کنند. سرانجام به اتفاق
آراء، ایوان کاخ «سینوریا» را برای این کار برگزیدند. «مجسمه داوود» در سال ۱۸۸۲ به
یکی از سالنهای «آکادمی هنر» منتقل شد.
اولین اقامت میکلآنژ در رم به مدت پنجسال به طول انجامی
تزئین سقف کلیسا حدود چهار
سال و نیم طول کشید. این شاهکار هنری به عنوان یکی از باشکوهترین آثار میکلآنژ
شناخته شده است. او از همان ابتدا، طرح مورد نظر پاپ را تغییر داد و به جای دوازده
حواریون مسیح، صدها منظره از آفرینش آدم، سِفر پیدایش، پیامبران پیش از مسیح و
طوفان نوح و دیگر روایات انجیلی به تصویر کشید.
آرامگاه ژولیوس دوم
میکلآنژ پس از اتمام رنگآمیزی سقف «کلیسای سیکستینی»، بلافاصله عملیات ساخت مقبره
پاپ را آغاز کرد. چهار ماه بعد، در سال ۱۵۱۳، پاپ ژولیوس دوم درگذشت و وارثان او،
قرارداد طرح کوچکتری را به میکلآنژ تحمیل کردند. «مجسمه موسی» یکی دیگر از کارهای
معروف اوست که در «کلیسای سن پیترو» در «ونیکولی» رم قرار دارد. «تندیس بردگان» که
وابسته به مقبره ژولیوس دوم بود، در موزه «لوور» به نمایش گذاشته شد
تندیس حضرت موسی اثر میکل آنژ
ثار هنری میکلآنژ
- مادونا روی پله - نقشاندازی روی مرمر - فلورانس - خانه بوناروتی - تاریخ ۱۴۸۹ -
۱۴۹۲
- جنگ دو پیکر - نقشاندازی روی مرمر - فلورانس - خانه بوناروتی - تاریخ ۱۴۹۲ -
۱۴۹۳
- باخوس مست - تندیس - رم - تاریخ ۱۴۹۶ - ۱۴۹۷
- پی یتا - تندیس - فلورانس - تاریخ ۱۴۹۸ - ۱۴۹۹
- داوود - تندیس - فلورانس - تاریخ ۱۵۰۱ - ۱۵۰۴
- مجسمه برای مقبره پاپ - بردگان در حال مرگ - تندیس موسی - تاریخ ۱۵۰۵ - ۱۵۱۵
- نقاشی سقف کلیسای سیکستینی - رم - تاریخ ۱۵۰۸ - ۱۵۱۲
- مقبره خانوادگی مدیچی - فلورانس - تاریخ ۱۵۲۰ - ۱۵۳۴
- کتابخانه مدیچی - لورنسیانا - فلورانس - تاریخ ۱۵۲۴ - ۱۵۲۶
- صحنه رستاخیز - نقاشی - رم - کلیسای سیکستینی - تاریخ ۱۵۳۴ - ۱۵۴۱
- معماری گنبد کلیسای پترز - رم - تاریخ ۱۵۴۷
میکلآنژ شاعر
میکل آنژ در کنار آثار هنر تجسمی، تعدادی غزل نیز در وصف محبوبه خود، «ویتوریا
کولونا» و دوست عزیزش «توماسو دیکاوالیری» و دانته سروده است که بیانگر ذوق لطیف
اوست.
باکره سوگوار اثر میکل لانژ