یکی بود یکی نبود
توی این شهر قشنگ
یه روزی هیچی نبود
دیوارامون گلی بود
تلفن هندلی بود
کارامون هر دلی بود
گازمونبود
برقمون چراغ سیمی
لامپهامونم قدیمی
قفل درها خفتی بود
یخچالامون نفتی بود
هر چی بود خوش بود دلا
بیخیال مشگلات
زیلوهامون شد قالی
همه چی دیجیتالی
کابل فیبر نوری شد
همه چی بلوری شد ه
حالا چشما وا شده
اشکنه پیتزا شده
حالا با اون ور آب جوونا با آب و تاب
شب و روز چت میکنند
یعنی صحبت میکنند
آب نباتا قند شده
پیکانا سمند شده
کوره ده ها راه دارن
بچه ها مبایل دارند
توی این بگو بخند
دل خوشی سی-------------ری چند !!!!!!؟؟؟؟؟
کاش میشد یک باردیگه دنیا برمیگشت عقب
دلامون خوش میشد
خونه هامون پر میشد
این میرفت اون میومد
همه چیز عوض میشد
ای مرگ بر تکنولوژی که همه چیزو گرفت
همه را نابود کرد
دلا را پر خون کرد
همه عصبی شدند
از دنیای واقعی شون
همگیشون دور شدند